سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آ بنبات های رنگی آیدا
دوست داشتن چیزی، [نسبت به کاستی های آن] کور و کَرَت می سازد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

نویسنده: آیدا  سه شنبه 86/3/22  ساعت 2:37 صبح

سلام...حالتون چه طوره؟!؟

توی این هفته کلی اتفاق برام افتاد...کلیا....هم بد هم خوب...یکی از بداش چهارشنبه بود که امتحان داشتیم...نمیدونم چی کار کردم!! آخه استادمون طوری سوال طرح کرد که بچه ها بعد امتحان با دیدن جزوه هاشون بازم نمیدونستن که جواب چیه!! جالبه !! این استادای ما باید خودشونو به سازمان سنجش حتما معرفی کنن ....برای طراحی سوال کنکور به درد میخورن....

یه اتفاق بد دیگه دوشنبه اتفاق افتاد. من ساعت 3داشتم از دانشگاه میومدم پشت صف طویل تاکسی وایستاده بودم که پشتم یه میوه فروشی بود که یکم گوجه گندیده بود توی یه جعبه و گذاشته بود جلوی مغازه و چند بار به شاگردش گفته بود که این گوجه ها رو بندازه تو سطل آشغال !! در همین موقع یه آقایی اومد گفت من این گوجه ها رو 100 تومن میگیرم صاحب مغازه گفت نه 200 تومن کمتر نمیدم مرد هم گفت بیشتر ندارم صاحبه گفت پس 150 بیا بگیر مرده گفت گفتم که بیشتر ندارم راهشو گرفت رفت که صاحبه صدا زد گفت بیا همون 100 بگیر!!میخواستم به اون مرد کمک کنم! اما پیش خودم گفتم که اون گدا نبود یه پدری بود که داشت برای بچه هاش خرید میکرد و هیچ چیزی بدتر از این برای پدر نیست نتونه مایحتاج خانوادشو به نحو احسن تهیه کنه!! کمک من باعث شکسته شدن غرورش میشد.چیز دیگه که فهمیدم این بود که صاحب مغازه آدم پستی بود که برای آشغالاشم داشت پول میگرفت !! نمیدونم با این 100 تومن پول دار مشد؟ الان با 100 تومن سوار تاکسی هم نمیتونی بشی!!

بگذریم پست امروزم یه داستان ......برای این گذاشتم که جو فمینیستیه اینجا یکم آروم شه !!

دختر کوچولوی چهار ساله اصرار عجیبی داشت خواهر نوزادش را تنها ملاقات کند. پدر و مادرش گمان می کردند او حسادت می کند و می خواهد دور از چشم آنان خواهرش را اذیت کند یا به او صدمه بزند.بالاخره با اصرار او راضی شدن اجازه بدهند آن ها از لای در تماشایش کنند.دختر کوچولو با خوشحالی به سراغ نوزاد رفت کنار تخت خواهرش زانو زد و گفت : تو تازه از پیش خدا اومدی به من بگو چه شکلی بود ؟ من شکلش یادم رفته!

شاد و پیروز باشین ...




لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خدای مهربونم...
[عناوین آرشیوشده]


 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت



اوقات شرعی


تعداد کل بازدید
4048
تعداد بازدید امروز
10
تعداد بازدید دیروز
0

درباره خودم
آ بنبات های رنگی آیدا
آیدا
آیدا هستم...دانشجوی هنرهای تجسمی...ومربی مهدکودک هم هستم...علاقه مند به رنگ صورتی و دختری هستم کم حرف..مهربون و یکم حساس و زودرنج. همه بهم میگن نی نی چون همیشه توی دنیای کودکی خودم سیرمیکنم... نمیخوامم هیچوقت بزرگ بشم.
لوگوی خودم
آ بنبات های رنگی آیدا


لوگوی دوستان








آرشیو
بهار 1386


اشتراک